Alipour Industrial Complex
مجتمع صنعتی علیپور / مجمع الصناعی علیبور

تماس با ما

درباره ما

اخبار

دریافت کاتالوگ

پروژه ها

محصولات

صفحه نخست
مقالات



باغ ایراني – باغ ژاپنی؛ معنا و معماری
23 آذر 1390 - 9:40 ق.ظ

این مقاله توسط واحد پژوهشی مجتمع صنعتی علیپور تألیف گردیده و در در مجله معماری و ساختمان زمستان 89 چاپ گردیده است. اصل مقاله به همراه تصاویر کامل آنرا از فایل PDF زیر دانلود کنید. 

باغ ایراني  باغ ژاپنی؛ معنا و معماری

ملیحه تقی پور/کارشناس ارشد معماری، عضو گروه پژوهشی مجتمع صنعتی علیپور 

احسان طهماسبی/کارشناس ارشد معماری

 

چکیده:

باغ‌ ایرانی و ژاپنی از الگوهای اصلی باغ‌سازی در جهان بوده‌ و با ویژگی‌های سرزمینی و فرهنگ مردم آنها پیوند محکمی داشته‌اند. ایران و ژاپن دارای فرهنگها و آداب و رسوم متفاوتی هستند اما در هر دو تمدن احترام و جایگاه ویژه ای برای طبیعت از گذشته های دور دیده می شود. تفاوتهایی در نحوه استفاده و بکارگیری عناصر مختلف وجود دارد، که بیشترین استفاده از آنها را در باغهای هر سرزمین می بینیم. در این مقاله، با بررسی تطبیقی این دو گونه باغ می‌خواهیم بدانیم ویژگی‌ها و عناصر اصلیشان چه بوده و چگونه در آنها حضور یافته‌اند. مواردی که در این دو باغ بررسی و مقایسه می‌کنیم، اینها هستند: ساختار و عناصر اصلی، محصوریت، ساختمان‌های درون باغ، مسیرها، آب، گیاهان، و فرهنگ و زندگی. با مقایسۀ آنها ملاحظه شد که همۀ این موارد نقشی اساسی در ساخت این باغ‌ها داشته، اما نحوۀ کاربردشان دارای تفاوت‌هایی بوده است. آنچه که توجه را جلب می نماید اینست که در هر دو الگوی باغ زندگی‌ای متناسب با فرهنگ آن سرزمین جریان داشته که با شناخت آن می‌توان انسانی را که در طول تاریخ در آنجا زیسته است، درست‌تر شناخت.

 

 

مقدمه:

باغ‌ها از مظاهر فرهنگی و تاریخی ملت‌‌ها هستند و انسان‌ها با ساخت آنها به نوعی با طبیعت ارتباط برقرار می‌‌کرده‌اند. برخی صاحب‌نظران از سه الگوی اصلیِ باغ در جهان نام می‌برند: الگوی باغ چینی و ژاپنی در کشورهای حوزۀ نفوذ فرهنگی چینی مانند تایلند و کره و فیلیپین؛ الگوی باغ ایرانی، که نمونه‌هایش را در قلمرو و حوزۀ نفوذ فرهنگ ایرانی، از هند تا اسپانیا، می‌توان دید؛ و الگوی باغ شمال مدیترانه‌ای، که در اروپا و قلمرو فرهنگ اروپایی رواج دارد. باغ‌های جهان از حدود هزارۀ نخست پیش از میلاد تا اواخر قرن نوزدهم میلادی بر اساس یکی از سه الگوی یاد شده، ساخته شده است. البته الگوهای خردتر و محدودتر نیز در زیر هر یک از سه الگوی اصلی وجود دارد. نکتۀ دیگر آن‌که در اینجا منظور ما از باغ، باغ‌های میوه و کشت‌زارها نیست، هر چند که در این‌‌گونه باغ‌ها درختان میوه نیز وجود داشته‌اند.

در این مقاله می‌خواهیم ویژگی‌های مهم و شاخص باغ ایرانی و ژاپنی را با یکدیگر مقایسه کنیم. دو ملتی که در قاره می‌زیسته‌اند، اما با داشتن مشابهت‌های فرهنگی، دارای ویژگی‌های متفاوت سرزمینی و فرهنگی نیز هستند. برای رسیدن به این منظور نخست تاریخچه، ویژگی‌های کلی، و عناصر اصلی سازندۀ آنها را معرفی می‌کنیم. موارد بعدی که بررسی می‌شوند، اینها هستند: محصوریت در این باغ‌ها که شکل هندسی و  چگونگیِ حصار پیرامونی را شامل می‌شود؛ ساختمان‌ها درون باغ که دربارۀ کوشک اصلی و دیگر بناهاست؛ مسیرهای گردش در باغ و نحوۀ رسیدن به کوشک و نیز کیفیت ساخت آنها؛ چگونگی حضور آب و نحوۀ تأمین و توزیع آن؛ گونه‌های گیاهی و محل قرارگیری آنها در باغ؛ و در پایان، کیفیت زندگی در باغ‌ها و ارتباط آنها با فرهنگ و آیین‌های آن سرزمین. هدف از این پژوهش، شناخت بهتر باغ‌های ایرانی و ژاپنی و مقایسۀ میان ویژگی‌ها و عناصر اصلی آنها و درک تفاوت‌ها و شباهت‌های آنهاست که به شناخت بیشتر فرهنگ این دو سرزمین منجر خواهد شد.

 

ساختار و عناصر اصلی

بخش عمده‌ای از سرزمین ایران نیمه‌خشک است و دسترسی به آب برای پدید آمدن زیستگاه‌ها در آن نقشی حیاتی دارد. ایرانیان در این محیط، باغ‌هایی ساخته‌اند که بازنمایی بهشت روی زمین بوده است. «کلمۀ بهشت در زبان انگلیسی برگرفته از کلمۀ «پردیس» در فارسی قدیم است. یونانی‌ها این کلمه را به صورت «پارادیسو» برای توصیف باغ‌های امپراتوری ایران اقتباس کردند و در ترجمه‌های یونانی انجیل، از این کلمه برای «باغ‌های بهشت» و «بهشت» استفاده می‌شد. در زبان فارسی امروز، نسخۀ عربیِ این کلمه یعنی «فردوس» به کار می‌رود». (خوانساری و دیگران، 1383، ص32-33)

قدمت نخستین باغ‌های ایرانی به دورۀ هخامنشی می‌رسد که آثار آن در پاسارگاد و شوش به چشم می‌خورد. از دورۀ ساسانی نیز نمونه‌هایی در فیروزآباد، قصرشیرین، و تیسفون پیدا شده است. کاشت درختان و پاکیزه نگاه داشتن آب هم در آیین زردشتی و هم در اسلام محترم بوده و آن را توصیه کرده‌اند. در دوران اسلامی نیز باغ‌های فراوانی در ایران ساخته شده است و این شیوۀ باغ‌سازی از شرق تا هندوستان و از غرب تا اسپانیا اثرگذار بوده است. مشهورترین باغ‌های این دوران باغ‌های تیموریِ سمرقند، باغ‌های صفوی اصفهان، و باغ‌های قاجاری شیراز و تهران بوده‌اند. (تصویر 1)

 

 

 

باغ ایرانی معمولاً شکل هندسی منظمی داشته که با حصاری از محیط پیرامون جدا می‌شده است. عناصر اصلی سازندۀ آن باغچه‌های کرت‌بندی شده، جوی‌ها و حوض‌های آب، مسیرها و محورها، و یک یا چند بنا بوده است. بازنماییِ تصویر باغ ایرانی در فرش، کاشی، و نگارگری ایرانی نیز دیده می‌شود.

قدمت باغ‌های ژاپنی به بیش از پانزده قرن پیش می‌رسد و در کنار خانه‌های شخصی، معابد، و قلعه‌های قدیمی دیده می‌شود. این باغ‌ها تأثیرات فراوانی از باغ‌های چینی گرفته‌اند. باغ‌های چینی نیز خود تحت تأثیر آیین‌های بودائیسم و دائوئیسم بوده‌اند. «مبلغان مذهب بودائیسم این سبک باغ‌سازی را به ژاپن بردند.» (روحانی، 1371، ص۷۱) در هر دو این باغ‌ها تلاش شده است که با طبیعت و محیط اطراف همسازیِ بسیاری پدید آید و شکل کلیِ باغ بازنمایی طبیعت در مقیاس کوچک‌تر باشد.

در ژاپن چند شیوۀ باغ‌سازی وجود داشته است که گاهی به صورت ترکیبی با یکدیگر به کار می‌رفته‌اند، زیرا هدف و ساختار کلی آنها یکسان است. یکی از مشهورترینشان «باغ‌های شنی» یا «باغ‌های خشک» است که به زبان ژاپنی به آن «کارِسانسویی» می‌گویند. این باغ‌ها در کنار معابد مراقبۀ ذِن ساخته می‌شود. این آیین ترکیبی است از آیین‌های بودائیسم و دائوئیسم با آیین‌های بومی ژاپن که بر نسبی و تغییرپذیر بودنِ پدیده‌ها تأکید دارد. این باغ تشکیل شده است از سطحی از شن‌های شیاردار و صخره‌هایی در میانشان.

 نوع دیگر به «تسوکیاما» مشهور است که می‌کوشد یک باغ کوچک را با طبیعت پیرامون ترکیب کند و آن را وسیع‌تر نشان دهد. شیوۀ دیگر «چانیوا» است که برای مراسم چای ساخته می‌شوند که در آنها، در کنار دیگر عناصر باغ، یک خانۀ چای وجود دارد. باغ‌هایی نیز هستند به نام «کائیو شیکی» که بیشتر به منظور تفریح و گشت و گذار ساخته می‌شوند. بیننده هنگام پرسه‌زنی در آنها با مناظر طبیعی و مصنوع متوالی مواجه می‌شود. (نک: Japanese Garden, pp 2-3)

عناصر متدوال باغ‌های ژاپنی اینها هستند: آب به صورت واقعی یا نمادین. صخره‌ها یا سنگ‌ها به صورت زمینه یا ترکیب‌های گوناگون. یک کوشک یا خانۀ چای. فانوس معمولاً از جنس سنگ. پلی به جزیره یا سنگ‌های پلکانی. حصاری از پرچین، نرده، یا دیواری سنتی. گیاهان.

 

محصوریت

باغ‌های ایران معمولاً مستطیل‌شکل هستند و دُور آن دیوار کشیده شده است. این دیوارها را از آجر و یا سنگ ساخته می‌ساخته و گاهی در آن تاق‌نما و تزئیناتی به‌کار می‌برده‌اند. «باغ‌های ایرانی، برخلاف باغ‌های اروپایی، با مناظر اطرافشان هماهنگی ندارند. چرا که باغ همان‌طور که هست، دیده می‌شود و نه در ارتباط با آن چه هست. باغ، بیرون از دیوار بلندش، ممکن است بر کوه‌های خشک و صحرای گسترده، سایه افکند. اگر باغ درون شهر باشد، که در اکثر موارد هم این‌گونه است، این دیوارها به صورت سپری در برابر غبار و همهمه و شلوغی گذرگاه‌هاست.» (خوانساری و دیگران، همان، ص14 و 19)

باغ‌های ژاپنی هم مانند باغ‌های چینی محصور هستند و گاهی هم در شکل راست‌گوشه، اما طراحی باغ ژاپنی به گونه‌ایست، که بر خلاف باغ چینی، حضور حصار درک نمی‌شود، به همین علت غالباً بزرگ‌تر از آنچه هستند به چشم می‌آیند. در باغ‌های «تسوکیاما» نگاهِ بیننده به سوی کوه‌های اطراف هدایت می‌شود، بدین صورت به نظر می‌رسد که کوه‌ها بخشی از زمین باغ هستند. (Japanese Garden, p 2) گاهی حصار را از دیوارهای با مصالح بنایی می‌ساخته و گاهی نیز از نرده و پرچین استفاده می‌کرده‌اند.

 

ساختمان‌های درون باغ

باغ‌های ایرانی بیشتر اوقات دارای کوشکی بود که در محور اصلی و در مرکز یا بالای آن قرار می‌گرفت. «نقشه‌های به‌کار رفته در این کوشک‌ها چهارگوش یا هشت‌گوش است.» (پیرنیا، 1380، ص287) طرح آنها برونگرا و دارای ایوان‌ها و پنجره‌های متعدد رو به باغ است. گاهی کوشک دارای حیاطی خصوصی‌تر در پشت خود هستند، مانند باغ ارم. در بسیاری از باغ‌ها ساختمانی را در بخش ورودی می‌ساختند که به آن عمارت سردر می‌گویند. گاهی این بنا مفصل و دو طبقه بوده و به کوشک اصلی دید داشته است، از جملۀ آنها می‌توان به عمارت سردر باغ شاهزادۀ ماهان اشاره کرد.

در برخی باغ‌ها بنایی ویژۀ مراسم چای ساخته می‌شده است که به آن خانۀ چای می‌گویند. خانه‌های چای دو دسته‌اند: آلاچیقی گشوده در فضای باز و ساختمانی بسته. مراسم چای فرصتی است برای صحبت‌های روزمره و آرامش درونی و نوشیدن دست‌جمعی چای. گاهی درون باغ‌ها کوشک‌ یا خانۀ چای اشرافی دیده می‌شود که ساختاری منظم‌تر و متقارن‌تر داشته و رو به طبیعت و دریاچه قرار می‌گرفته است. از جملۀ آنها می‌توان از ویلا کاتسورا در کیوتو نام برد. به طور کلی این بناها حضوری پیدا و پنهان در باغ داشته و مصالح ساخت آنان طبیعی و پرداخت‌نشده است.

 

مسیرها

در باغ ایرانی مسیرها و محورهای مستقیم نقشی اساسی در تشکیل ساختار آن دارند. «این باغ‌ها را، از نظر طرح، می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: یکی باغ‌هایی که دو محور موازی اصلی دارند و خیابان‌ها و کوچه‌باغ‌های فرعی جا به جای این دو محور را با زاویۀ نود درجه قطع می‌کنند، مانند باغ دولت‌آباد و دلگشا. دیگری باغ‌هایی که دو، سه، یا چهار محور مضاعف و موازی دارند که در مرکز باغ یکدیگر را قطع می‌کنند، مانند باغ هشت بهشت و جهان‌نما» (پیرنیا، 1387، ص31) کوشک‌ها در امتداد محور اصلی یا در محل تقاطع محورها قرار می‌گرفته‌اند.

در این باغ‌های ژاپنی مسیرهای عبور پر پیچ و خم است و از ساخت محورهای مستقیم پرهیز می‌شود. راه‌های منتهی به خانۀ چای نیز به همین صورت هستند و گاهی هنگام اتصال به بنا به صورت سنگ‌های پلکانی می‌شوند. سطح پیاده‌روها از سنگ تیشه‌ای یا قلوه‌سنگ و در برخی نقاط ناهموار است. «در کنار راه‌ها و آبگیرها، فانوس‌هایی برای روشن کردن مسیر، قرار می‌دهند. از کاشت درخت یا درختچه‌های در اطراف فانوس‌ها که منجر به مخفی شدن آنها می‌شود، خودداری می‌کنند. فانوس‌ها اشکال مختلف داشته و معمولاً سنگی هستند.» (روحانی، همان، ص80)

 

آب

آب عنصری حیاتی در باغ ایرانی است و به علت کم‌باران بودنِ بیشترِ سرزمین ایران تهیه و نگهداری آب امری بسیار مهم است. قنات‌ها مهم‌ترین تأمین کنندۀ آب باغ‌ها بوده و گاهی از نقاطی دوردست آب را به آنجا می‌رسانده‌اند. این آب در جدول‌ها و جوی‌های منظم قرار گرفته و با گذر از نهر اصلی به نهرها و جوی‌های فرعی می‌ریخت. این روش آبیاری در طرح باغ تأثیر مستقیم و اساسی داشته است. «آب‌نما به جوی‌هایی گفته می‌شده که عمقشان حدود سی  و عرضشان حدود هشتاد سانتی‌متر بوده و برای منظره دادن به آب ساخته می‌شده‌اند. آب‌نماها دارای فواره‌هایی نیز بوده‌اند. کف آب‌نماها یا هرجا که آب فرو می‌ریخت، تخته‌سنگی با تراش سینه‌کبکی می‌گذاشتند، که موج آب را بیشتر جلوه‌گر سازد. (پیرنیا، 1380، ص289) در مقابل کوشک اصلی باغ‌ها معمولاً استخر یا حوض بزرگی به شکل مربع یا مستطیل به چشم می‌خورد. گاهی این حوض‌ها شکل چند ضلعی منتظم، از شش تا دوازده ضلعی را به خود می‌گرفتند. از دورۀ قاجار شکل‌های بیگانه‌ای مانند بیضی و صلیبی در حوض‌ها استفاده شده است. «ایرانیان تیرگی و انعکاس آب در استخرهای بزرگ را می‌پسندیدند. کف جوی‌های روباز را با کاشی آبی می‌پوشاندند، اما ترجیح می‌دادند که آب استخرهای بزرگ تیره به نظر برسد تا عمقش بیشر از آنچه هست، دیده شود.» (ویلبر، 138۴، ص40)

آب در باغ ژاپنی به صورت بخشی از محیط طبیعی ظاهر می‌شوند و جوی‌های منحنی و نامنظم حضوری آرام را می‌آفرینند. کف این جوی‌ها ، که آب را از آبشار به آبگیرها می‌رسانند، از سنگ‌های گرد کوچک و بزرگ پوشیده است. برکه یا آبگیر از مهم‌ترین عناصر باغ ژاپنی است. «کف برکه را معمولاً تیره‌رنگ می‌کنند تا سطحی منعکس‌کننده داشته باشد و عمیق جلوه کند. اطراف آن را از سنگ‌های رودخانه‌ای و تخته‌سنگ و گیاهان مناسب می‌پوشانند.» (روحانی، همان، ص77) فانوس‌ها را نیز در کنار جوی‌ها و آبگیرها قرار می‌دهند. در باغ‌های شنی آب به صورت انتزاعی در شن‌های شیاردار بازنمایی شده و سنگ‌های میانشان نماد جزیره‌های درون آبگیرها است. در بیشترِ باغ‌های بزرگ روی جوی‌ها و رودها، پل‌ می‌سازند که جنسشان از سنگ و یا چوب است.

 

گیاهان

در فاصلۀ میان مسیرها در باغ ایرانی، درخت و گل و گیاه کاشته می‌شود. برخی منابع طرحی را که باغ به چهار بخش تقسیم شده و هر بخش پوشیده از گیاهان است، چهارباغ نامیده‌اند. در هر قسمت از باغ درختانی با فایده‌های مختلف می‌کاشتند. «بعضی درختان برای ایجاد سایه بوده است، مانند سرو و کاج و نارون و غیر. درختان میوه‌دار توت، سیب، گلابی، آلو و غیره بودند. درختانِ یاد شده هرکدام محل خاص خود را داشتند. در کنار دو جوی خیابان‌های سراسری، سرو و کاج و شمشاد می‌نشاندند. پیرامون استخر را با درختان نارون، افرا، بید، و ارغوان می‌پوشاندند و در حاشیۀ خیابان‌های فرعی معمولاً توت برگی جای می‌گرفت. در میان‌کرت، بوته‌های بلند که چشم‌انداز ساختمان باغ را بپوشاند، کاشته نمی‌شد. گل‌ها نیز نقش خاصی در باغ‌ها داشتند، اما از همۀ انواع آن استفاده نمی‌شد. چند نوع گل، به علت خاصیتشان بیشتر کاشته می‌شدند مانند گل سرخ یا محمدی برای گلاب‌دهی، گل آتشی و گل زرد برای کاشت در پای درختان، گل سفید و گل روغنی برای گل‌دهی در همۀ فصول سال. از گل‌های فصلی نیز در جلو کوشک‌ و قسمت گلستان باغ استفاده می‌شد.» (پیرنیا، همان، ص290-291)

 

ژاپنی‌ها در باغ‌هایشان تونالیتۀ سبز را ترجیح می‌دهند، اما از درختان گل‌دار و بوته‌ها نیز استفاده می‌کنند. برخی گیاهان مانند افرای قندی و بوتۀ آتشی به باغ رنگ‌های فصلی می‌دهند. برخی درختان کاربرد نمادین نیز داشتند؛ کاج نماد عمر طولانی و پایداری است و آلوی شکوفه‌دار تکرار و اراده را نشان می‌دهد. (Chinese Garden, p1) به طور کلی درختانِ به‌کار رفته در باغ ژاپنی به چند دسته تقسیم می‌شوند: «سوزنی برگ‌ها مانند کاج و سرو، درختان خزان‌پذیر مانند صنوبر، بلوط. درختان دائمی پهن‌برگ مانند انجیر و شاه‌درخت. درختان گل‌دار مانند هلو و بادام. درختچه‌ها نیز مانند درختان فرم باز و آزاد دارند و هرگز هرس نمی‌شوند، مانند تمشک زینتی و آزالیا. گل‌های فصلی را به صورت پراکنده و با شکل طبیعی می‌کارند و به صورت حاشیه‌سازی به‌کار نمی‌برند، مانند داوودی و زنبق.» (روحانی، همان، ص78)

 

فرهنگ و زندگی

«اگر به زندگی در باغ ایرانی توجه کنیم، درمی‌یابیم که باغ ایرانی را نه برای بهره بردن از میوه یا سایۀ درختان، حتی نه فقط برای بهره بردن از زیبایی، که برای تفریح و تفرج ساخته‌اند.» (بهشتی، 1387، ص12) عناصر باغ ایرانی افزون بر فواید گوناگونی که دارند و نشان جلوه‌های هستی روی زمین‌اند. «آب در باغ، هم عمر فانی است و هم آسمان باقی. یادگار دوست است بر زمین. گوهر نور است بر خاک تیره. کار درخت از میوه دادن فراتر می‌رود. سرو آزاد نماد باغ ایرانی است؛ نشان آزادگی و آزادی از بار. درختان چتردار بر سر رهگذران سایۀ رحمت می‌گسترند و گل‌ها مشام جسم و جان آنان را به عطر خود زنده می‌کنند. (همان، ص11-12). هم در پیش از اسلام و هم پس از آن، احترام به درخت و آب اهمیت زیادی داشته است. «باغ ایرانی، با امکانات فراوان و سایه‌های دلپذیر و درختان میوه‌اش، همچون نمونه‌ای از باغ ملکوت در دین اسلام به شمار می‌رفت.» (سابتنلی، 1387، ص18)

آداب و رسوم زندگی و آیین‌های ژاپنی تأثیر فراوانی در کیفیت باغ ژاپنی داشته‌اند. در باغ‌های چین و ژاپن تأثیر بودائیسم سبب شده است که باغ جایی برای خلوت‌نشینی، تفکر جمعی در طبیعت، و بازگشت به درون باشد. (Chinese Garden, p1) در آیین ذن نهایتِ هستی تهی و ناهستی است. در معماری ژاپنی نیز اکثر فضاها خالی هستند که اشاره به همین مطلب دارد. عدم قطعیت و نسبی دانستن پدیده‌ها سبب شده است که ساختمان‌ها در محیط حضوری پیدا و پنهان داشته باشند یعنی میان بودن و نبودن. (اعتضادی، 1379، ص108) باغ‌های شنی نیز اشاره به تهی دارند و حضور آنها در کنار درختان اشاره به تضادی است که در عالم هستی وجود دارد. (Japanese Garden Design Principles, p1) مراسم چای نیز هم مراسمی است اجتماعی و هم آیینی. کوشک‌ها و خانه‌های چای رو به دریاچه یا آبگیر هستند. آب صاف نیز نشانۀ تهی است، برای مراقبه رو به‌روی آن می‌نشینند و انعکاس طبیعت را در آن مشاهده می‌کنند. در آیین ذن احترام به طبیعت بسیار مهم انگاشته شده است و مسیر پر پیچ و خم رسیدن به بنا نیز اشاره به طریقت زندگی دارد.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری:

باغ ایرانی از باغ ژاپنی قدمت بیشتری دارد و الگویی اصلی به شمار می‌رود که تأثیرش را بر معماری جهان اسلام، از هند تا اسپانیا، گذاشته است. باغ ژاپنی متأثر از باغ چینی است که با آیین‌های ژاپنی ترکیب شده است. این باغ‌ها شکل‌هایی مختلف، اما هدف و ساختاری یکسان دارند و گاهی با یکدیگر ترکیب می‌شوند.هر دو این باغ‌ها دارای عناصر اصلیِ آب، گیاه، کوشک، و مسیرها هستند، اما کاربرد این اجزا در آنها تفاوت‌هایی دارد.

باغ ایرانی بسیار هندسی و دارای حصاری مشخص است که باغ را کاملاً از محیط اطراف جدا می‌کند، اما باغ ژاپنی، با این‌که محصور است، در آن کوشش شده است حضور حصار چندان احساس نشود و باغ با مناظر طبیعیِ پیرامون پیوند بخورد.

کوشک در باغ ایرانی در محور اصلیِ باغ قرار گرفته و به خوبی نمایان است. همچنین افزون بر ساختمان اصلی، گاهی بناهای دیگری را نیز در باغ می‌ساختند. باغ ژاپنی دارای خانۀ چای یا کوشکی بزرگ یا کوچک است که تلاش کرده‌اند که بنا در باغ حضوری پیدا و پنهان داشته باشد. در هر دو این باغ‌ها، ساختمان اصلی رو به باغ یا آبگیر و حوض بوده است.

در باغ ایرانی مسیرها بسیار منظم و به شکل محورهای موازی یا عمود بر هم است و با هندسۀ شبکۀ آب و گیاهان ارتباطی تنگاتنگ دارد، اما در باغ ژاپنی مسیرها نه مستقیم، بلکه به صورت پر پیچ و خم است و در طول مسیر عناصری چون فانوس و پل به چشم می‌خورد.

آب در باغ ایرانی نقشی تعیین کننده دارد و ساختار باغ و مسیرها بر اساس آن شکل می‌گیرند، زیرا چگونگی توزیع و مصرف آن بسیار حیاتی است. حضور آب در این باغ‌ها به صورت جوی، آب‌نما و حوض بزرگِ جلو کوشک است. جوی‌های آب در باغ ژاپنی حرکتی نامنظم دارند و در انتها به برکه یا دریاچه‌ای ختم می‌شوند. در هر دو گونۀ باغ، سازندگان ترجیح می‌دهند آب برکه یا حوض عمیق جلوه کند. افزون بر این در باغ‌های شنی ژاپن، آب صورتی انتزاعی دارد.

در هر دو الگوی باغ درختانِ همیشه سبز، خزان‌پذیر، میوه، و گل‌ها، با تفاوت‌هایی، وجود دارند. همچنین در هر دو، درختان شکل طبیعی خود را دارند، اما در باغ ایرانی کاشت درختان دارای نظام هندسی منظمی است هماهنگ با مسیرهای دسترسی و آب، در حالی که در باغ ژاپنی چنین نیست.

باغ ایرانی باغ تفرج بوده و در آن زندگی موقت و دائمی خصوصی شماری از انسان‌ها جریان داشته است. باغ ژاپنی باغی است برای جدایی از زندگیِ روزمره و بازگشت به خویشتن و پیوستن به طبیعت. این باغ پیوند زیادی با آیین‌های معنوی خاور دور داشته و افراد به صورت فردی یا جمعی در آن حاضر می‌شدند. باغ ایرانی خود را محیط اطراف جدا می‌کند و به واقع فرد وارد دنیایی دیگر به نام جهان باغ ایرانی می‌شود. در اینجا گیاهان و آب، علاوه بر حضوری مادی، ظهوری نمادین دارند. باغ ژاپنی می‌کوشد خود را شبیه و هماهنگ با طبیعت نشان دهند و در واقع سازندگانِ آن می‌کوشند طبیعت مقدس را در مقیاسی کوچک‌تر بازنمایی کنند. در پایان این‌که از آنجا که ساخته‌های انسان آیینۀ فرهنگ اوست، با شناخت باغ ایرانی و ژاپنی می‌توان شناختی درست‌تر از این دو تمدن تاریخی به دست آورد.

 


 

 فایل های ضیمه (جهت دانلود): bagh.pdf [حجم: 15.25 مگابایت]
کپی برداری و استفاده از مطالب فقط با ذکر منبع مجاز می باشد.